Back to the word

noun گیر / gir

گفتم: «برو بابا! زندگیتو همه رو کثافت برداشته، حالا گیر یه ذره موخوره‌ای؟»
goftam: «beru bâbâ! zendegieto hame ro kesâfat bardâšte، hâlâ gir-e ye zarre muxorei؟»